من شاعر نیستم
من تنها کلماتی را می دانم
که نام تو را دارد
و آنها را ردیف می کنم به نشانه تو
شب را دوست دارم چون آغوش تو را دارد
صبح را دوست دارم
چون بیداری تو را دارد
از رنگهایی خوشم می آید
که رنگ چشمان توست
رنگ آرامش تو
من شاعر نیستم
تنها کلماتی را به تو ربط دارد
می شناسم
و آنها را کنارهم می گذارم
تا دیگران بخوانند و
عاشق شوند
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...برچسب : نویسنده : 61110 بازدید : 155